با یک مطالعه سطحی در نحوه معاشرت مردم در چند سال اخیر ، یک سری مشخصه ها بر جسته تر از بقیه بوده و نقش بیشتری نسبت به بقیه بازی کرده اند که چند مورد از آنها به شرح زیر است :
- تغییر در روابط بین دو جنس مخالف با هم
دوستانی که در سنین بالای 35 سال قرار دارند این آیتم را بهتر درک می کنند و با جامعه سالهای 1360 تا 1370 شمسی ما آشنایی دارند . این افراد میدانند که سلام دادن به دختر همسایه یا دانشجوی هم کلاسی چه عواقبی را در پیش داشت ، بقیه روابط نیز به نسبت آن واضح و روشن بودند. ولی اتفاقی که گریزی از آن نداشتیم گسترش روابط ارتباط جمعی و عدم فرهنگ سازی قبل از ورود این وسایل بود که موجبات بیشتر ناهنجاری ها و بی حرمتی ها شد.هر موقع بحث از جامعه جهانی شد ، ما فقط به تبلیغ دین و انتشار اسلام در جامعه جهانی پرداختیم بدون اینکه تحلیلی در مورد اثرات جامعه مقابل بر خودمان داشته باشیم.همیشه دم از غنای فرهنگی خود زدیم در صورتیکه از غنای فرهنگ های جوامع دیگران غافل بودیم ، همانند کبکی که سر خود را در برف فرو برده باشد دم از برتری خود زده و بقیه را چاکر و رعیت خود خواندیم .
آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده ایم که در یک کشور غربی وقتی فرزند به یک سنی رسید چرا او را مستقل کرده و زندگی جداگانه ای برایش آماده می کنند؟ آیا به این فکر کرده ایم که برای چه در غرب بچه ها را در اوان سن بلوغ با روابط جنسی آشنا می کنند؟ و ایا به این فکر کرده ایم که چرا مرد 40 ساله ایرانی ،امروز با دیدن یک خانم با مانتو کوتاه، دست وپای خود را گم می کند؟ ایا این موضوع را می دانستید که بیشتر کارهای خلاف شئونات انسانی در جوامع غربی را افرادی مرتکب می شوند که از کشورهای عقب مانده به آنها مهاجرت کرده اند؟و...آِیا این اصل قانون انسانی را نمی دانستیم که انسان از هر چه بدون دلیل منع شود رغبت بیشتری به آن پیدا می کند؟ و خلاصه اینکه آیا اینقدر ضعیف نبودیم که هرگز نتوانستیم با فرزندان خود مانند یک دوست ، زانو به زانو نشسته و در مورد موضوعات نگفته صحبت کنیم؟ ناظم محترم دبیرستان ....هرگز یادم نمی رود که از من یک هیولای آدم خوار ساختی برای دختری که قرار بود پس از تعطیلی مدرسه چند کوچه پایین تر، با من روبرو بشود؟هرگز یادمان نمی رود که ساعات تعطیلی مدارس دخترانه و پسرانه با هم تنظیم می شدند...
- گذر از مرحله سنتی به مدرنیته
در سالهایی نه چندان دور تلویزیون سیاه و سفید همسایه فقط دو شبکه داشت و پر طرفدارترین برنامه نیز سریال "اوشین" بود .شاید قبول این واقعیت برای برخی ها قابل هضم نباشد که برای دیدن فیلم سینمایی "شعله" بایستی شناسنامه گرو بگذاری و برای اجاره شبانه یک دستگاه ویدئو هزار تومان (دستمزد یک روز کارگر ساختمانی)پول پرداخت کنی؟
امروز خنده دار خواهد بود اگر من برای فرزند خودم بگویم که همه بازی های اینترنتی مضرر هستند، یا عقب مانده تلقی می شوم اگر در خانه خود اینترنت پر سرعت نداشته باشم.
من با عبرت از گذشته خود یاد گرفته ام که در کنار فرزند خود بنشینم و برای او که 5 سال دارد یاد بدهم که کدام بازی ها را انجام بدهد البته بد نیست که عقده های کودکی خود را نیز جبران کنم و گاهی در غیاب او مراحل بعدی بازی "شرک" را پیش ببرم .من از ناظم خود یاد گرفته ام که دلایل مخالفت خود با طرز پوشش برادرم را چگونه برای وی توضیح دهم،من هرگز برای بچه های خانواده نگفتم که "انسان گرگ انسان است" ولی توضیح دادم که صفات گرگ چیست.
هرگز در یکی از کانالهای داخلی دیده اید که برای فرزندان ما یاد بدهند که رابطه قابل قبول شرع با جنس مخالف چگونه است؟مگر به "داش مجید "خود یاد ندادیم که برای ازدواج بادختر همسایه بایستی به مکه برود؟رسانه ما کجای داستان نقش دارد،کدامین فرهنگ غنی را توانست جایگزین "جومونگ" بکند ؟ کلاه خود را قاضی کنید : چند درصد مردم ما از دیدن سریال "حریم سلطان "صرف نظر می کنند؟اگر ما جذب نکنیم جذب خواهند کرد و مردم نیزغافل از اختلافات فرهنگی ، روابطی را که در سریال آموزش دیده اند ،در جامعه تجربه خواهند کرد.
یاد استاد بخیر که برایم یاد داد "قبل از اینکه نوآوری را قبول کنم باید فرهنگ آنرا یاد بگیرم! "