YASHAYISH

YASHAYISH

خدایا چیزی را عطا کن که اول لیاقت و توان آن را داده باشی!
YASHAYISH

YASHAYISH

خدایا چیزی را عطا کن که اول لیاقت و توان آن را داده باشی!

تکریم و تنبیه برای کارمند یا ارباب رجوع

قانون مجازات اسلامی ایران/کتاب ۵ - تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده

 

ماده ۶۰۹

هر کس ... به یکی از کارکنان وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس و یا تا (۷۴) ضربه شلاق و یا پنجاه ‌هزار تا یک ‌میلیون‌ ریال جزای نقدی محکوم می‌شود.

 

 


 

تکریم و تنبیه:

 

        امروزه پس از ورود به هر سازمان یا اداره دولتی یک برگ نوشته بر روی دیوار یا تابلو اعلانات  بیشتر از همه چیز جلب توجه می کند که حاوی متنی با این مضمون می باشد: "طبق ماده 609 قانون مجازات اسلامی، .......‌"

    نصب این گونه اطلاعیه ها در صورتی اثربخش بوده و عدالت  میان کارمند و مشتری برقرار خواهد کرد که در کنار آن، بندهایی از «طرح تکریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع در نظام اداری»، مصوب 10 اردیبهشت 1381 در شورای عالی اداری ،هم مورد توجه قرار گیرد که مشتری و کارمند هر دو بدانند در برابر یکدیگر مسئولند و در صورت توهین و عدم ادای دین مجازات خواهند شد .در غیر اینصورت نوشته هایی مانند اعلانیه فوق سبب می شود که کارمند احساس کند در مقابله با ارباب رجوع از اقتدار و حق برخوردار است و مراجعه کننده استنباط می کند که کارمند به واسطه شغل و پست خود از جایگاه و امتیازات خاصی برخوردار است.این امرمردم را دعوت می کند که از زمان ورود به ادارات یا سازمانها شروع به خواهش و تمنا کرده و یا به عبارت عامیانه "پاچه خواری " بکنند تا بتوانند حقی را که به امانت سپرده اند، بدست بیاورند و این نوع برخوردها درادارات که جزو سرمایه های اجتماعی ما هستند  سلامت اجتماعی مردم را تهدید کرده و منجر به ایجاد فرهنگ نا خوشایند و زشتی بنام  چاپلوسی  می شود.

ای مالک:از خودپسندی و از اعتماد به آنچه موجب اعجابت‌شده و نیز از دلبستگی به‌ستایش و چرب‌زبانیهای دیگران، پرهیز کن، زیرا یکی از بهترین فرصتهای شیطان‌است‌برای تاختن تا کردارهای نیکوی نیکوکاران را نابود سازد.

 

یک مدیر ، رئیس اداره یا کارمند بایستی بداند که پرخاشگری هر انسانی در محیط ادارات نشانه ای از درماندگی و ناکامی می باشد و کمتر اتفاق می افتد که انسان فهیم  و سالم ، دهان به پرخاش گشاید. این درماندگی و ناکامی می تواند ناشی از وجود مشکلاتی در خدمت رسانی ادارات و سازمانها باشد. البته این نکته را باید مورد توجه قرار دهیم که برخورد خود شخص مراجعه کننده در مورد احقاق حق ، قانونی نبوده و لازم نیست ، ولی آیا همه افراد با طی مراحل قانونی این کار آشنا هستندو آیا همه ادارات و سازمانها مرجعی برای رسیدگی دارند و این مرجع را برای مردم معرفی کرده اند؟ و یا اینکه  طی مراحل قانونی برای دریافت حق ، همانطور که برای همه مبرهن است به جایی ختم می شود که اصطلاحا بوروکراسی و کاغذ بازی اداری خوانده می شود و کمتر کسی از این طریق به حق و حقوق خود خواهد رسید یا وقت چنین کاری خواهد داشت.

ای مالک :برای کسانی که به تو نیاز دارند، زمانی معین کن که در آن فارغ از هر کاری به آنان‌پردازی. برای دیدار با ایشان به مجلس عام بنشین، مجلسی که همگان در آن حاضرتوانند شد و، برای خدایی که آفریدگار توست، در برابرشان فروتنی نمایی و بفرمای‌تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یک سو شوند، تا سخنگویشان بی‌هراس‌و بی‌لکنت زبان سخن خویش بگوید.که من از رسول الله(صلی الله علیه و آله) بارها شنیدم که می‌گفت:پاک و آراسته نیست امتی که در آن امت، زیردست نتواند بدون‌لکنت زبان حق خود را از قوی دست‌بستاند.پس تحمل نمای، درشتگویی یا عجزآنها را در سخن گفتن.و تنگ حوصلگی و خودپسندی را از خود دور ساز تا خداوند درهای رحمتش را به روی تو بگشاید و ثواب طاعتش را به تو عنایت فرماید.

 

 

شرایط تکریم و تنبیه:

-     فوری و دقیق باشد

-    پیشرفت را مورد ستایش قرار دهد و رفتار  ضعیف و نامناسب را مورد سرزنش .

 

 همانطوریکه برای یک اقدام خداپسندانه و یا یک انجام وظیفه مناسب و اثر بخش یک مدیر ، کلی تقدیر نامه نوشته شده و در محل خدمت وی نصب می شود و یا طی مراسمات پر هزینه از وی تجلیل بعمل می آید یا عهد نامه ها و قوانین این چنینی برای ارباب رجوع تشریح می گردد ،بایستی مدیران و روسا نیز یاد بگیرند که در صورت داشتن هر گونه قصور یا ناتوانی در انجام وظایف محوله چه از جانب خودشان و چه از جانب زیر دستان، با استفاده از جملاتی مانند " پوزش طلبیدن از ولی نعمتان ..."  " عذر خواهی از ارباب رجوع ..  " و یا  در مراحل حادتر ، دادن استعفا و کناره گیری از تصدی پست مربوطه ، حق را به صاحبان آن عودت داده  وظایف خطیر را به افراد شایسته تر واگذار نمایند . البته چنین رویه ای  بهتر است از مقامات بالاتر و مدیران ارشد شروع شود ، عملی که در بیشتر کشورهای غیر اسلامی مانند چین ، ژاپن ، کره و  ... در اقصی نقاط جهان اتفاق افتاده است و بارها در اخبار رسانه های داخلی نیز  دیده و یا شنیده ایم که مثلا فلان وزیر در کشور ... به دلیل سوء استفاده یکی از اعضاء خانواده اش از مردم عذر خواهی کرد و از مقام خود استعفاء داد. اما در جامعه خود دیده ایم که به خاطر تاخیر در پرداخت اقساط تسهیلات بارها به گیرنده آن پیامک می دهند و موعد پرداخت را اعلان می کنند ولی هیچ وقت ندیده و نشنیده ایم که از یک نفر به دلیل عدم خدمت رسانی  یا بموقع نبودن آن ،عذر خواهی شده باشد.

 

توصیه هایی برگرفته از "طرح تکریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع در نظام اداری"

-         منشور اخلاقی  سازمان را تدوین کرده و در اجرای آن مصمم باشند.

-          اطلاع رسانی به مردم در مورد ارائه خدماتی که جزو وظایف سازمان تحت امر می باشد.

-          نحوه ارائه خدمات بصورت شفاف و مستند به ارباب رجوع ابلاغ شود.

-          نظرسنجی کردن از مردم در مورد رفتار تک تک کارکنان و کیفیت خدمت رسانی سپس دخالت دادن نظرات مردم در رتبه بندی کارکنان.

-         بر حسن رفتار کارکنان زیر دست با مردم نظارت  کرده آنگاه مدیران و کارکنان موفق را تشویق نموده و با فرد خاطی برخورد قانونی صورت پذیرد.

ای مالک :در کار کارگزارانت ‌بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار، نه به سبب دوستی باآنها.و بی‌مشورت دیگران به کارشان مگمار، زیرا به رای خود کار کردن و از دیگران‌مشورت نخواستن، گونه‌ای از ستم و خیانت است.

-          بهبود مستمر در روش های ارائه خدمات به مردم و اقدام اصلاحی به موقع در آن با توجه به بازخور آن از مشتری.

زندگی بزرگان





کاش !

به زمانی برگردم که ...

شکستن مدادم تنها غم زندگیم بود.


                                                  دکتر علی شریعتی


برگی از یک دل نوشته



شب در حال گذر است پیر مردی روشندل باصدای خسته اما دلنشین بانگ بر داد که بشتابید ای گدایان درگاهش! سپیدی در راه است و بهترین هدایا از آن اولین هاست ،از جای برخاستم ولی مثل همیشه انگار پدر سبقت گرفته بود،مقدمات را انجام دادم کیف مدرسه در زیر بغل از خانه خارج شدم، گویا همه مخلوقات آگاه بودند : صنوبر پشت حیاط خانه ، گاه گاهی سر پایین می آورد و گویی زمزمه ای بر لب دارد ،خروس همسایه بی تابی میکند ولی هنوز برای شنیدن صدایش زود است، به راه افتادم فاصله زیادی نبود ، وقتی درکلاس درس ساکن شدم ، شروع کردم به تکرار سر مشقی که استاد برایم داد:

خدایا با دستانی آلوده به گناه ، با دلی پر از بخل و کینه، با صورتی برافروخته و نادم از گذشته ، سر به زیر افکنده و به پیشگاهت پناه آورده ام: با دل و جان می خواهم ستایش ات کنم نه به سیاق عموم ، می خواهم صورت خود را به خاک بگذارم با توصیف بزرگی ات شروع کنم "الله اکبر" ، شهادت می دهم که در آن دم هیچ کس به غیر از وجود نازنینت را نمی بینم،بارها و بارها خواندم "اشهد ان لا اله الا الله "به وحدانیت ات قسم  به فرستاده گانت ایمان دارم ، پیامت را بارها خواندم ،شاید با زبان کسی را به طرف تو نخواندم  اما با آمدن خود ، گفتم که رستگاری در پیش توست ،به معبد نرفته ام  ولی با وجود تو معبدی ساختم که تمام کرات را محاط کرده است، آرامشی که پیدا کرده ام مرا مست و مدهوش می کند آنطور که احساس می کنم ضربان قلبم تعطیل شده است ،فصل اول را بانام تو آغاز می کنم "بسم الله الرحمن الرحیم" ، از مهربانی ات می گویم ، از تو استعانت می خواهم . بار ها و بارها تکرار کردم اما هر بار تازگی خاصی دارد ،خدایا به فریادم برس در ان لحضه که دادرسی ندارم  مرا به روشنی رهنمون باش و از گروه سیاهی و رانده شدگان نجاتم ده.

باز هم خواندم ، باز هم با نام تو آغاز کردم انگار این فصل کتاب  کوتاهتر نوشته شده است ولی همه کلمات آشناست،نجوای آن سالهاست که در گوش من است ، هر کلمه آن با زمزمه های مادر بزرگ مرور می شود ، چون اولین استادم بود که این فصل را برایم تفسیر کرد.خوب که دقت می کنم گویی همه ما این درس را خوانده ایم ولی هر چه زمان می گذرد نمرات ضعیف تری می گیریم.با تمام وجود فریاد می زنم که او تنهاست و شریکی ندارد ، پرستش ات می کنم،رکوع و سجده  هم داشتم ولی خیلی پایینتر از سجده رفته و به اصل خود تکیه دادم.

از جای بلند شدم ،بازهم تکرار فصل ،ولی انگار در این گذر زمان زمستانی نیست همه فصلهای آن بهار و شادابی است و برداشت محصول نیز در فصل بهار است . با تمسک به ذات اقدست سال خود را با بهار آغاز کردیم و با همان نیز به پایان خواهیم برد ...

ساعت دو ونیم بامداد سوم رمضان1392

معاشرت امروزی




با یک مطالعه سطحی در نحوه معاشرت مردم در چند سال اخیر ، یک سری مشخصه ها بر جسته تر از بقیه بوده و نقش بیشتری نسبت به بقیه بازی کرده اند که چند مورد از آنها به شرح زیر است :


-  تغییر در روابط بین دو جنس مخالف با هم

دوستانی که در سنین بالای 35 سال قرار دارند این آیتم را بهتر درک می کنند و با جامعه سالهای 1360 تا 1370 شمسی ما آشنایی دارند . این افراد میدانند که سلام دادن به دختر همسایه یا دانشجوی هم کلاسی چه عواقبی را در پیش داشت ، بقیه روابط نیز به نسبت آن واضح و روشن بودند. ولی اتفاقی که گریزی از آن نداشتیم گسترش روابط ارتباط جمعی و عدم فرهنگ سازی قبل از ورود این وسایل بود که موجبات بیشتر ناهنجاری ها و بی حرمتی ها شد.هر موقع بحث از جامعه جهانی شد ، ما فقط به تبلیغ دین و انتشار اسلام در جامعه جهانی پرداختیم بدون اینکه تحلیلی در مورد اثرات جامعه مقابل بر خودمان داشته باشیم.همیشه دم از غنای فرهنگی خود زدیم در صورتیکه از غنای فرهنگ های جوامع دیگران غافل بودیم ، همانند کبکی که سر خود را در برف فرو برده باشد دم از برتری خود زده و بقیه را چاکر و رعیت خود خواندیم .

آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده ایم که در یک کشور غربی وقتی فرزند به یک سنی رسید چرا او را مستقل کرده و زندگی جداگانه ای برایش آماده می کنند؟ آیا به این فکر کرده ایم که برای چه  در غرب بچه ها را در اوان سن بلوغ با روابط جنسی  آشنا می کنند؟ و ایا به این فکر کرده ایم که چرا مرد 40 ساله ایرانی ،امروز با دیدن یک خانم با مانتو کوتاه، دست وپای خود را گم می کند؟ ایا این موضوع را می دانستید که بیشتر کارهای خلاف شئونات انسانی در جوامع غربی را افرادی مرتکب می شوند که از کشورهای عقب مانده به آنها مهاجرت کرده اند؟و...آِیا این اصل قانون انسانی را نمی دانستیم که انسان از هر چه بدون دلیل منع شود رغبت بیشتری به آن پیدا می کند؟ و خلاصه اینکه آیا اینقدر ضعیف نبودیم که هرگز نتوانستیم با فرزندان خود مانند یک دوست ، زانو به زانو نشسته و در مورد موضوعات نگفته صحبت کنیم؟ ناظم محترم دبیرستان ....هرگز یادم نمی رود که از من یک هیولای آدم خوار ساختی برای دختری که قرار بود پس از تعطیلی مدرسه چند کوچه پایین تر، با من روبرو بشود؟هرگز یادمان نمی رود که ساعات تعطیلی مدارس دخترانه و پسرانه با هم تنظیم می شدند...

 

 -  گذر از مرحله سنتی به مدرنیته

 در سالهایی نه چندان دور تلویزیون  سیاه و سفید همسایه فقط دو شبکه داشت و پر طرفدارترین برنامه نیز سریال "اوشین" بود .شاید قبول این واقعیت برای برخی ها قابل هضم نباشد که برای دیدن فیلم سینمایی "شعله" بایستی شناسنامه گرو بگذاری و برای اجاره شبانه یک دستگاه ویدئو  هزار تومان (دستمزد یک روز کارگر ساختمانی)پول پرداخت کنی؟

امروز خنده دار خواهد بود اگر من برای فرزند خودم بگویم که همه بازی های اینترنتی مضرر هستند، یا عقب مانده تلقی می شوم اگر در خانه خود اینترنت پر سرعت نداشته باشم.

من با عبرت از گذشته خود یاد گرفته ام که در کنار فرزند خود بنشینم و برای او که 5 سال دارد یاد بدهم که کدام بازی ها را انجام بدهد البته بد نیست که عقده های کودکی خود را نیز جبران کنم و گاهی در غیاب او مراحل بعدی بازی "شرک" را پیش ببرم .من از ناظم خود یاد گرفته ام که دلایل مخالفت خود با طرز پوشش برادرم را چگونه برای وی توضیح دهم،من هرگز برای بچه های خانواده نگفتم که "انسان گرگ انسان است" ولی توضیح دادم که صفات گرگ چیست.

هرگز در یکی از کانالهای داخلی دیده اید که برای فرزندان ما یاد بدهند که رابطه قابل قبول شرع با جنس مخالف چگونه است؟مگر به "داش مجید "خود یاد ندادیم که برای ازدواج بادختر همسایه بایستی به مکه برود؟رسانه ما کجای داستان نقش دارد،کدامین فرهنگ غنی را توانست جایگزین "جومونگ" بکند ؟ کلاه خود را قاضی کنید : چند درصد مردم ما از دیدن سریال "حریم سلطان "صرف نظر می کنند؟اگر ما جذب نکنیم جذب خواهند کرد و مردم نیزغافل از اختلافات فرهنگی ، روابطی را که در سریال آموزش دیده اند ،در جامعه تجربه خواهند کرد.

 

یاد استاد بخیر که برایم یاد داد "قبل از اینکه نوآوری را قبول کنم باید فرهنگ آنرا یاد بگیرم! "

روز صنایع دستی

نزدیک بودن روز جهانی صنایع دستی ، بهانه ای شد که چند یادآوری در مورد مردم و مشکلات کاری آنها داشته باشیم.   


                  

- قالی هنر دست مردم یا وسیله ارتزاق

          قالیبافی ضمن اینکه یک کار فنی و صنعتی است در همان حال یک هنر و کار ظریف است و با احساس وذوق و روح  بافنده سرو کار دارد و موضوعی که برای همه ما روشن است اینکه هر چند مردم ما با ذوق و لطافت خاصی به بافتن قالی میپردازند  ولی به دلیل مشکلات عدیده آن و درگیر شدن با نارسایی های زندگی ،آنطور که شایسته است با هنر خود و چگونگی انجام بهینه آن آشنا نشده اند و بیشتر آنرا به عنوان وسیله ارتزاق خود میدانند تا هنر. از طرف دیگر کم کاری یا عدم رسیدگی سازمانهای متولی ، نوعی فقر فرهنگی در این صنعت بوجود آورده و زمینه را برای استفاده افراد سودجو وضعیف شدن جنبه هنری قالیبافی مهیا کرده است. 


- بهداشت و ایمنی محیط کار قالیبافان

          موضوعی که برای بیشتر بافندگان نا آشنا و دور از ذهن می باشد این است که شرایط محیط کارشان چگونه باید باشد یا به عبارتی در چه محیط و شرایطی باید کار کنند که از لحاظ جسمی و روحی کمتر خسته شده و دچار عوارض ناشی از کار نشوند؟


عوارض ناشی از کار قالیبافی بخصوص نوع متداول آن در منطقه ما  ( دستگاههای عمودی):

1- پخش شدن گرد و غبار پشم در محیط کارگاه 

پیشنهاد : بهتراست جهت جلوگیری از ورود گرد و غبار پشم به دهان و ریه ها از ماسک بهداشتی استفاده شود.محل کارگاه باید دارای  تهویه مناسب و کافی باشد و در پایان هر روز کاری محیط کارگاه با یک سیستم مکنده نظیر جارو برقی تمیز شود.در ضمن قالی باف بایستی لباس کار داشته باشد که هنگام خروج از کارگاه یا تعطیلی کار برای خوردن غذا آن را تعویض کند.


2-طرزنشستن قالیباف به دلیل نبودن فاصله بین تخته و قالی برای آویزان کردن پاها و خم شدن و تغییر ستون فقرات به صورت خمودگی  آن به طرف خارج 

پیشنهاد : دار قالی عمود بر سطح زمین و محکم نصب شود و مایل نباشد که باعث خم شدن قالی باف و بروز مشکلات برای ستون فقرات وی شود. در ضمن پس از اتمام هر رج و به بهانه جابجایی از تخته پایین آمده و لحظاتی کوتاه در کارگاه قدم بزند.



3- اختلاف سطح کار نسبت به دست قالیباف و ابتلا به درد شانه و دست

پیشنهاد :توصیه میشود ارتفاع تخته در دوره های کوتاه مدت حتی در صورت نیاز روزانه با سطح کار تنظیم گردد وجهت جلوگیری از سقوط خود تخته و یا بافنده، از بالا بردن بیش از حد ارتفاع تخته خودداری شود.


4-عرض کم و لخت و برهنه بودن تخته ، به صورت قطعاتی از چوب که به هم میخ شده نه یک تخته صاف و یکنواخت

پیشنهاد : تخته محل نشستن بافنده از چوب محکم و یکنواخت  باشد و با یک تکه موکت یا تشک نرم پوشیده شود .


5- استفاده از رنگ های شیمیایی که دارای سرب و سایر مواد سمی هستند و تماس با آن سوزش و خارش چشم و گوش و دستها را به همراه دارد.

پیشنهاد : در صورت امکان از رنگهای گیاهی و شیمیایی که عوارض  کمتری دارند استفاده شود در غیر اینصورت از برقراری تماس بین دست با چشمها ، دهان و گوش خودداری گردد و بعد از تعطیلی کار برای غذا و در پایان روز حتما دستهای خود را با آب و صابون بشویید.


6- عدم وجود نور کافی و رنگ نامناسب دیوارهای کارگاه ،ضعیف شدن چشم ها و کاهش دید چشم  در اثر کار مداوم روی قالی و خیره شدن به منطقه بافت 

پیشنهاد : استفاده از نور مناسب بیرون و پرهیز از کار شبانه در صورت امکان و در غیر اینصورت روشن کردن لامپ کافی، رنگ آمیزی دیوارهای کارگاه ( حداقل قسمتهای بالای دیوارها ) با رنگ روشن و نگاه کردن به اطراف بعد از هر 10 یا 15 دقیقه خیره شدن به محل بافت.در ضمن توصیه میگردد در دوره های کوتاه مدت تست بینایی سنجی انجام گیرد.



- جنبه اقتصادی قالی بافی

           فرآیند قالی بافی یک سیکل تکرار پذیر است که مراحل عملیات  آن عبارتند از  :تهیه مواد اولیه ، برپا کردن دار قالی ، چله کشی و بافت و برش ، پرداخت زنی و فروش .مهمترین و اصلی ترین مرحله تولیدی دراین فرایند تهیه مواد اولیه و بافت قالی می باشدو بیشترین هزینه ها نیز در این مراحل انجام می گیرد. نکته اساسی در این مورد این است که بایستی بافنده یک برنامه تولیدی مدون داشته باشد تا بتواند موارد مصرف سرمایه و مقدار هزینه را تحت کنترل قرار بدهد.

           برای بسیاری از افراد ،بافت قالی بعنوان شغل دوم بوده و  بطور مرتب و مداوم انجام نمی گیردلذا احتساب سود و زیان آن مشکل خواهد بود و به همین دلیل در بعضی تولیدات قیمت تمام شده خیلی بالاتر از قیمت فروش می باشدکه در چنین مواردی بایستی با درایت و تدبیر خاصی زمان برپا نمودن دار قالی و ابعاد آن برنامه ریزی شود و با مدیریت زمان ،اوقات پرت و فراغت از شغل اصلی برای این کار اختصاص داده شود تا حداکثر بهره وری عاید اقتصاد خانواده گردد.

         نکته بعدی در مورد این بحث ،تامین سرمایه مورد نیاز برای تولید قالی می باشدو با توجه به اقتصاد ضعیف و ضعف مدیریت، برخی خانوارها مجبور به استفاده از سرمایه اشخاص دیگری می شوند که به عبارت عامیانه " یومیه" خوانده می شودو گذشته از تکلیف شرعی چنین توافقی ، بایستی اذعان کرد که به دلایل مختلف انجام دادن چنین کاری باعث بدتر شدن وضع مالی تولید کننده میگردد، به اینصورت که سرمایه گذار مبلغی را بعنوان سرمایه اولیه و در ادامه برای امرار و معاش در اختیار بافنده قرار می دهد و در پایان کار علاوه بر سرمایه اصلی، درصدی را جهت سود سرمایه گذاری ، از قیمت فروش قالی دریافت میکند که این عمل باعث ایجاد ناهنجاری های متعددی در جامعه می گردد، از آن جمله ایجاد و رواج واسطه گری و استفاده سوء از دسترنج افراد زحمتکش و غفلت  تولید کننده از کنترل هزینه ها و محاسبه سود و زیان کارکرد خود به دلیل دسترسی آسان به پول جهت تامین امرار و معاش افراد تحت تکفل وی می باشد و در پایان کار چنین افرادی یا در نقطه سربه سر قرار دارند یا سهم آنها حداقل سود خواهد بود در مقابل معمولا وضع اقتصادی افراد سرمایه گذار به مراتب بهتر از تولید کننده بوده و در دهک های بالاتری نسبت به آنها قرار دارند.

        در مورد نکته دوم توصیه میشود بافندگان سعی کنند با سرمایه اندک  و با برپایی دارهای کوچکتر با ابعاد کمتر  کار را شروع کنندو در مراحل بعدی با برنامه ریزی که انجام خواهند داد حتما ساعات کاری متداول را رعایت کنند و برای چند مدت ( تارسیدن به وضع مالی مطلوب )از تعطیلات خود کم کرده و به ساعات کاری اضافه کنند به عبارت عامیانه "اضافه کاری "داشته باشند.