YASHAYISH
خدایا چیزی را عطا کن که اول لیاقت و توان آن را داده باشی!
YASHAYISH
خدایا چیزی را عطا کن که اول لیاقت و توان آن را داده باشی!درباره من
در اسفند 1353 در دولت اباد از توابع شهرستان مرند بدنیا آمدم .از سال 1370 کار می کنم . در سال 1378 لیسانس گرفتم . در سال 1382 ازدواج کردم مهمترین واقعیت زندگی مشترک ما ،دخترم زهراست که در مرداد 1387 بدنیا آمد. از سال1381 در شغل کنترل کیفیت شاغل شدم و در شرکتهای مختلف به این کار اشتغال داشتم و از سال 1389 در محل کار فعلی استخدام شده ام. در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت صنعتی تحصیل کرده ام.
ادامه...
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم !
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف می زدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمین و زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم
یک دختر بچه یک دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و می گفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید....
منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد می زدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقدر بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرم را آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم:
بچه برو پی کارت ! من گـــل نمی خـــرم !
چرا اینقدر پر رویی!
شماها کی می خواهید یاد بگیرید مزاحم دیگران نشوید و....
دخترک ترسید... کمی عقب رفت ! رنگش پریده بود !
وقتی چشمهایش را دیدم ناخودآگاه ساکت شدم ! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند آمد!
البته جواب این سوال را چند ثانیه بعد فهمیدم!
وقتی ساکت شدم و دست از قدرت نمایی برداشتم، جلو آمد و با ترس گفت :
آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم!
دوستم که آن طرف خیابون است گل می فروشد!
این گل را برای شما از او گرفتم که اینقدر ناراحت نباشید!
اگر عصبانی بشوید قلبتان درد می گیرد و مثل بابای من بیمارستان می روید، دخترتان گناه دارد.....
دیگر نمی شنیدم! این فرشته چه می گوید؟!
حالا علت سکوت ناگهانیم را فهمیده بودم!
کشیده ای که دخترک با نگاه مهربانش به من زده بود، توان بیان را از من گرفته بود!
و حالا با حرفهایش داشت خورده های غرور بی ارزشم را زیر پاهایش له می کرد!
یک صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو!
آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کند
اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا آمدم چیزی بگویم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال دور شد!
حتی به من آدامس هم نفروخت!
هنوز رد سیلی پر قدرتی که زد روی قلبم است !
چه قدرتمند بود!!
مواظب باشید با کی درگیر می شوید!
ممکن است خیلی قوی باشید و کتک بخورید!
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف می زدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمین و زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم
یک دختر بچه یک دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و می گفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید....
منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد می زدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقدر بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرم را آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم:
بچه برو پی کارت ! من گـــل نمی خـــرم !
چرا اینقدر پر رویی!
شماها کی می خواهید یاد بگیرید مزاحم دیگران نشوید و....
دخترک ترسید... کمی عقب رفت ! رنگش پریده بود !
وقتی چشمهایش را دیدم ناخودآگاه ساکت شدم ! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند آمد!
البته جواب این سوال را چند ثانیه بعد فهمیدم!
وقتی ساکت شدم و دست از قدرت نمایی برداشتم، جلو آمد و با ترس گفت :
آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم!
دوستم که آن طرف خیابون است گل می فروشد!
این گل را برای شما از او گرفتم که اینقدر ناراحت نباشید!
اگر عصبانی بشوید قلبتان درد می گیرد و مثل بابای من بیمارستان می روید، دخترتان گناه دارد.....
دیگر نمی شنیدم! این فرشته چه می گوید؟!
حالا علت سکوت ناگهانیم را فهمیده بودم!
کشیده ای که دخترک با نگاه مهربانش به من زده بود، توان بیان را از من گرفته بود!
و حالا با حرفهایش داشت خورده های غرور بی ارزشم را زیر پاهایش له می کرد!
یک صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو!
آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کند
اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا آمدم چیزی بگویم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال دور شد!
حتی به من آدامس هم نفروخت!
هنوز رد سیلی پر قدرتی که زد روی قلبم است !
چه قدرتمند بود!!
مواظب باشید با کی درگیر می شوید!
ممکن است خیلی قوی باشید و کتک بخورید!
کار خیر را برای خدا انجام دهیم!
در زمان
ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل
مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.
بعضی
از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته
سنگ می
گذشتند.
بسیاری
هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد.
حاکم
این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و .....
با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی
داشت.
نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد،
بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را
کناری قرار داد.
ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود، کیسه را باز کرد
و داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد.
پادشاه درآن یادداشت نوشته بود:
هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد.
دختر ها بخوانند ! همه نظر بدهند!!
دخترها روزتان مبارک
- دختر جنس ظریف است یا ضعیف؟
- چرا دختران نمی توانند به خواستگاری بروند؟
- چرا باید حجاب دختران بیشتر از پسران باشد؟
- چرا دختران بیشتر از پسران آرایش می کنند؟
- چرا وقتی یک دختر خانه پدرش را بعنوان اعتراض ترک می کند اسمش را می گذارند "دختر فراری" ولی وقتی پسری برای همین منظور از خانه برود همه می گوییم فلانی رفته که مستقل شده و روی پای خود بایستد؟
- چرا رنگ لباس دختران متنوع تر از پسران است؟
- آیا کنار گذاشته شدن دختران در برخی امورات به خاطر خشن بودن بیش از حد پسران است یا ظرافت دختران؟ ( مثلا در کارهای گروهی مختلط دانشجویی ،بیشتر پسرها سر گروهند تا دختران)
- مغز دختران کامل تر است یا مغز پسران؟
- در دوستی های خیابانی بین دختر و پسر چرا اکثرا دختر ها بازنده اند؟
- چرا دختران بیشتر از پسران حرف می زنند؟
- چرا در تقویم روز پسر نداریم؟
- چرا دستمزد دختران کارگر کمتر از پسران است؟
- اگر پسر جنس برتر است پس چرا خداوند در خلقت انسان تعداد دختر و پسر را تقریبا مساوی در نظر گرفته است؟
- آیا بهتر نیست به جای ترسیم خط قرمز برای حریم دختران ، حق و حقوق دختر و پسر برایشان تفهیم شود و هر کدام ملزم به رعایت آن بشوند؟
- چرا پسر ها می توانند به راحتی با دوستانشان به مسافرت بروند ولی دختران نمی توانند و اگر هم بروند نمی توانند جای امنی برای مسافرت پیدا کنند؟
- چرا دختران در ورزشگاههای فوتبال بعنوان تماشاگر حضور ندارند؟
- چرا برای انتخاب همسر ، سعی می کنیم سن پسر بیشتر از دختر باشد؟
- چرا دختر ها مجبورند یک سری از کارهای خانه مانند آشپزی را یاد بگیرند؟
- چرا دختران کارهای زیر را انجام نمی دهند:
مکانیکی ، بنایی،سوپور شهرداری ،موتور سواری ،نانوایی ،نگهبانی ،درود گری ...
چرا از علی دوریم
- علی عمری کمک کرد و بعد از ترک دنیا فقرا به او پی بردند!
ما اول ؛عالم و آدم را خبردار کرده ،بعد کمک می کنیم!
- علی از افراد صالح در دوره کوتاه حکومت خود بهره جست!
ما آدم های صالح را کشته و امامزاده بر پا کردیم!!
- علی بر مسند حکومت ، عقیل را با آتش دوزخ آشنا کرد!
ما وقتی در پایین ترین رده های اداری هم هستیم ، برای نزدیکان خود در تدارک بهشتیم!!!
- علی به حسن صلح ، به حسین شهادت ، به زینب قیام و به سجاد عبودیت آموخت!
ما به فرزندان خود زیاده خواهی و خوشی دنیا را درس دادیم!!!!
- علی از خدا به حکومت رسید !
ما برای رسیدن به خدا در پی ریاستیم!!!!!
- علی نخورد و نچشید تا درد رعیت و فقیر را لمس کند!
ما می خوریم و می کوشیم درد آشنای رعیت باشیم!!!!!!
- علی برای انجام امور شخصی فتیله چراغ حکومتی را پایین کشید!
ما برای ترفیع خود ، همه را از مسند پایین می کشیم!!!!!!!
- علی پیراهن سه درهمی را به قنبر دادو خود پیراهن دو درهمی پوشید !
ما در پی کارگر با حداقل پایه حقوقی و بدون بیمه هستیم!!!!!!!!
علی به اعلی علیین نزدیک بود و ما علی نیستیم!
انحرافات زنان و تجاوز به آنها
اسلام می گوید زن بایستی بهترین آرایش ها و زینت ها و لباس های خود را در داخل خانه و برای مرد خود داشته باشد .امری که امروز ما در اکثر موارد شاهد خلاف آن هستیم ، این همه زینت و جلوه گری بیرون از منزل برای زنی که خود را پایبند خانواده و متعهد به همسر خود می داندو به محض حضور در مجامع عمومی انواع سیگنال های اشتباه می فرستد ، چگونه مورد دفاع واقع شود و چرا انتظار داریم که چنین زنانی مورد سرزنش و اتهام قرار نگیرند، مگر این عمل خیانت در امانت شوهران نیست؟ همانطوریکه این زنان زیباترین های ظاهری خود را برای دیگران مهیا می کنند بایستی منتظر باشند که مردان آنها نیز بهترین عشق و علاقه خود را تقدیم افرادی غیر از همسر شرعی خود بکنند. البته این یکی از علل گرایش مردان به کارهای خلاف شرع می باشد.
عقل سلیم می گوید که اگر تجاوز از طرف مرد باشد ،زن بایستی تا جایی که در توان دارد از عفت و نجابت خود دفاع کند حتی اگر مورد ضرب و جرح فرد متجاور قرار گیرد ، ولی اگر بعد از خروج همسر از منزل ، فرد مورد اعتماد وی و شریک زندگی او،در رابه روی مرد غریبه بگشاید و او را جایگزین شوهر خود بکند ، آیا شایسته ترحم و دفاع می باشد؟ آیا در مورد تبانی زن ومرد نا محرم برای رابطه نامشروع کسی می تواند حق را به جانب مرد دانسته و جنس مونث را مورد اتهام قرار دهد؟مگر در جامعه ما مردانی که دارای انحراف اخلاقی می باشند مورد سرزنش قرار نمی گیرند؟
اینکه در جامعه ما اگر زنی مورد تجاوز قرار بگیرد به کنج رانده می شود امری است که همه به آن اذعان داریم . فرهنگ غلطی که در جامعه متداول شده و افراد بدون دقت در تشخیص و تعیین مقصر، که امری بسیار پیچیده است،ساده ترین راه حل را انتخاب کرده و جنس ضعیف را ترد می کنند و باعث وارد آمدن صدمات روحی و روانی به وی می شوند.ولی آیا دفاع از همه زنان بعد از هر تجاوز ی که اتفاق می افتد گامی در جهت تقویت بی بند و باری و فحشا نیست؟ آیا دفاع از مظلوم نمایی زنی که از عدم حضور چند ساعته شوهر خود (که برای تامین امرار و معاش خانه را ترک کرده است )سوء استفاده کرده و به رابطه نامشروع با مرد دیگر بپردازد ، ظلم در حق زنان پاکدامن و عفیف نیست؟
علل انحرافات زنان و تجاوزات:
- افزایش تعداد فرزندان خانواده در دهه های 60 و 70 و عدم توانایی کافی والدین برای رسیدگی به تربیت آنها و نداشتن کنترل کافی روی رفتار آنها( فرزندانی که مردان و زنان امروز هستند(
- عدم وجود سازمان متولی برای رسیدگی به امور جوانان و برای ایجاد امکانات سرگرمی و تفریحات و ضعف آموزش و پرورش در آماده سازی نوجوانان برای ورود به اجتماع
- سخت گیریهای بی مورد توسط والدین واپس گرا که به مذهب ربط داده می شد.
- تغییر در محیط زندگی : از روستا به شهر یا از شهرهای کوچکتر به کلان شهرهاو گمگشتگی در جوامع بزرگو عدم وجود کنترل های اطرافیان
- بالا رفتن سن ازدواج در پسران و دختران به دلیل بالارفتن توقعات جهت تشکیل زندگی مشترک و در نتیجه ارضا نشدن نیازهای جنسی آنان در یک دوره طولانی
- گسترش فرهنگ های غربی و عدم آمادگی جامعه برای پذیرش آنها در قالب فرهنگ خودی ازجمله وسایل ارتباط جمعی و ، اینترنت و ...
- عدم حضور کافی مرد در خانه به دلیل مشکلات مالی
- ضعف قوانین موجود و اجرا نشدن صحیح قوانین از جمله ماده 619 قانون مجازات اسلامی( هرکس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یامزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شوون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه وتا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد .)